عباس عبدی: نسل جدید عموما با ارزشهای رسمی بیگانه هستند
تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۷۵۶۳۷
عباس عبدی در روزنامه اعتماد نوشت: اولین پرسشی که برای هر ناظر امور ایران مطرح میشود، این است که با ادامه این وضعیت آینده چه خواهد شد؟ آیا سیاستهای رسمی در مواجهه با اعتراضات موثر است؟ اگر بلی چرا ماجرا در حال تکرار است؟ و اگر نه، چرا به راهحل موثری فکر نمیشود؟ یک تعبیر از سیاست، حل پایدار و نسبی منازعات یا حداقل کنترل کردن آن بدون خشونت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نمونه روشن آن در تجربه مردم ایران، در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ است که هیچگاه مساله سیاست در ایران را حل نکرد که پیچیدهتر کرد و در نهایت همراه با منازعات دیگر در سال۱۳۵۷ به انقلاب منجر شد. آیا اعتراضات سال۷۸ و ۸۸ و ۹۶ و ۹۸ و بسیاری دیگر از اعتراضات کمدامنهتر در این فاصله حل شده است؟ اعتراضاتی که میتواند از یک مساله محدود آغاز و سپس فراگیر شود. در بیشتر موارد با تقابل و تشدید خشونت میان طرفین این اعتراضات کنترل ولی حل نمیشود، البته تکرار آنها نه فقط هزینههای سیاسی و اقتصادی جدی دارد، بلکه میتواند به نتایج ناخواستهتری هم منجر شود.
اتفاقات ناگواری که این روزها و در پی فوت خانم مهسا امینی و عملکرد گشت ارشاد رخ داده است و در حال دگردیسی نسبی نیز هست، نتیجه بیتوجهی حکومت به اتفاقات دو دهه اخیر است. آنان توجه نکردند که با از میان رفتن انحصار تبلیغی و رسانهای، باید سیاستهای کلی و جاری خود را تغییر میدادند. ما نمیتوانیم یک نوع لباس و پوشش را در هوای ۲۰ درجه زیر صفر و ۴۵ درجه بالای صفر بپوشیم.
آن زمانی که انحصار مطلق رسانهای برقرار بود، تا حدی امکان پیشبرد برخی سیاستها ممکن بود، هر چند آن سیاستها در همان شرایط هم اخلاقی و درست نبود، ولی حداقل عملی بود. در حالی که در شرایط تنوع رسانهای عملی بودن آنها نیز غیرممکن مینماید. راهحل چه بود تا به اینجا نرسیم؟
بسط پایههای سیاسی و مدیریتی از دو گروه اصولگرایان و اصلاحطلبان با همه شاخههایش، به سوی گروههای دیگر و نیز نزدیکی بیشتر به نیروهای حرفهای و کارشناسی راهحل واقعی بود. ولی در نهایت تعجب شاهد بودیم که عکس این روند رخ داد و در مرحله اول اصلاحطلبان منتقد حذف شدند و در مرحله بعد نیروهای اصولگرا نیز دو شعبه شدند و یک گروه از آنان حذف شد. پس حذف سیاسی و کاهش مشارکت دو مولفه اصلی شکلگیری این بحران هستند. البته آثار این رفتار را در رشد فساد، ناکارآمدی فزاینده، اجرای سیاستهای نامعقول در حوزههای فرهنگ و اجتماع و اقتصاد به علاوه تنش در سیاست خارجی میتوان دید.
یکی از مهمترین آنها سیاستهایی است که موجب تحقیر شهروندان میشود. این سیاستها در برخی حوزهها بیشتر مشهود است. عموما در فرهنگ و مساله زنان و فشار به نهادهای مدنی و حرفهای دیده میشود. حذف عناصر حرفهای از مشارکت در سرنوشت خود، احساس بد تحقیرشدگی ایجاد میکند.
پزشکان، معلمان، فعالان هنری و نویسندگان جملگی با این تحقیر مواجه هستند. ولی بدترین تحقیر که تعداد زیادی از زنان را درگیر کرده، بیتوجهی به حقوق زنان و عملکرد گشت ارشاد است. گشتی که ابتدا ترسآور و تحقیرآمیز بود، ولی زنان به عنوان یک سازوکار دفاعی آن را تبدیل به میدان مبارزه کردند و در نتیجه در برابر وضع موجود مقاومت کردند. این تحقیر چنان نفرت و کینهای را ایجاد کرد که عوارض آن بسیار جدی است.
در این میان اتفاق مهمی در نسل جدید دهه هشتادیها رخ داده است. به دلیل ضعف شدید نظام آموزشی و به علت دسترسی آزاد به رسانههایی غیر از رسانه رسمی، این نسل عموما بیگانه با ارزشهای رسمی هستند و نه فقط بیگانه، بلکه منزجر هم هستند و از آنجا که نتوانستند از طریق سازوکارهای مدنی مثل انتخابات در فرآیند ادغام اجتماعی شرکت کنند و نظام آموزشی هم ویرانتر از آن بود که چنین نقشی را ایفا کند، لذا اکنون با نسلی مواجه هستیم که حکومت قادر نیست آن را کنترل کند و طرفداران حکومت با نادیده گرفتن واقعیت خود را با ساختن سرود سرگرم کردهاند گویی سرود جای واقعیت مینشیند.
در هر حال یک احتمال دارد که دیر یا زود این آتش نیز خاموش شود و زیر خاکستر برود و در زمانی دیگر و مکانی مناسب دوباره سربرآورد و قطعا زمانی خواهد رسید که خاموش نشود، ولی در هر صورت هزینههای آن گریبان همه را خواهد گرفت. آیا باز هم پشت گوش خواهید انداخت یا این بار برای اصلاحات اساسیتر آماده میشوید؟ آینده نشان خواهد داد که کدام راه را برمیگزیند.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: سیاست ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۷۵۶۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایت رسانه روسی از مرگ اصطلاح «ورزش خارج از سیاست»
یک رسانه روسی با اشاره به برخورد دوگانه کمیته بینالمللی المپیک نوشت که به نظر میرسد اصطلاح "ورزش خارج از سیاست" در سال ۲۰۲۳ مرده است.
به گزارش تسنیم و به نقل از چمپیونات روسیه؛ به نظر میرسد جمله "ورزش خارج از سیاست" در سال 2023 مُرده است. نفوذ قدرتها بر یکی از فعالیتهای سودمند بشری، مربوط به دیروز و امروز نمیشود اما در سال گذشته به اوج خود رسید و دیگر هیچکس آن را پنهان نمیکند.
نهاد اصلی ورزش در جهان یعنی کمیته بینالمللی المپیک به یک سازمان بیخاصیت تبدیل شده که اصول و ارزشهای خود را از دست داده است. ترویج ورزش پاک و مستقل؟ در بخشی از صحبتهای توماس باخ رئیس کمیته بین المللی المپیک آمده است: «باید واقعیت را بپذیریم و واقعیت این است که جهان توسط سیاست اداره میشود و این یک سیستم است. برای برقراری ارتباط با ارزشهای و به دست آوردن احترام برای سازمان خود، باید با سیاست همکاری کنید.»
پس از تشدید پاییزی مناقشه فلسطین و رژیم اشغالگر قدس، تمام جهان بارزترین تجلی استانداردهای دوگانه کمیته بینالمللی المپیک را دید. آیا به خاطر دارید ورزشکاران اسرائیلی به دلیل جنگ در نوار غزه از مسابقات بینالمللی محروم شده باشند؟ آنها همچنان به مسابقات خود ادامه میدهند اما در روسیه ورزشکاران یا باید وطن خود را فراموش کنند یا رنج بکشند.
کمیته بینالمللی المپیک به جای اینکه به خود بیاید، معیارهای کاملاً پوچ برای ورود به بازیهای 2024 ارائه میکند. بدون پرچم و سرود، بدون تجهیزات داخلی و منابع مالی روسی. بدون تیم پزشکی روسی، تیم مربیان و حمل و نقل. طبق اعلام IOC، شش روسی برای بازیهای المپیک 2024 سهمیه گرفتند. کمیته المپیک روسیه این عدد را تحقیرآمیز خواند.
در بهار، حامیان مالی توماس باخ توصیه کردند که ساختارهای ورزشی بینالمللی به روسها و بلاروسها اجازه دهند در یک وضعیت بیطرف باشند. اکثر فدراسیونها و اتحادیههای جهانی این تصمیم را به تعویق انداختند و برخی به کلی به آن بیتوجهی کردند. مشکلاتی وجود داشت، اما روسیه آنها را ایجاد نکرد. فراموش کردن داستان قهرمانی شمشیربازی جهان که در ایتالیا برگزار شد، غیرممکن است. در آنجا، اولگا هارلان شمشیرباز اوکراینی از دست دادن با ورزشکار روسی، آنا اسمیرنوا خودداری کرد. رقیب بعدی در پاسخ به دست دراز شده زن روسی، شمشیر را بیرون آورد. به نظر میرسد این موضوع نقض آشکار قوانین و روح شمشیربازی است. رسانههای اوکراینی و غربی آنقدر اوضاع را تشدید کردند که در نهایت رئیس کمیته بینالمللی المپیک به هارلان سهمیه المپیک اعطا کرد، عملاً برای موقعیت سیاسی او؛ پس ورزش کجاست؟
مهم نیست که همه چیز غمانگیز است، میخواهیم به عقل سلیم اعتقاد داشته باشیم. جهان میتواند هر چقدر که دوست دارید پیچیده باشد، اما روسها باید در جایگاهی برابر با آمریکاییها، اوکراینیها و انگلیسیها عمل کنند. ورزشکاران باید به هم دست بدهند، با هم عکس بگیرند و روی یک سکو قرار بگیرند، زیرا ورزش برای صلح ایجاد شده است و برای دشمنی نیست.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: وزیر ورزش: باید در المپیک 49 ام می شدیم برزیل و آلمان به فینال فوتبال المپیک راه یافتند (فیلم)